به نقل از «فارس»

درخشش دختر نوجوان همدانی در دنیا با نام شهدا/ از رکوردزنی با هولاهوپ تا تولید نانوذرات

تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۳۲۶۱۷

خبرگزاری فارس ـ همدان: آرزوهای بزرگ و اهداف بلند در سر دارد، می‌خواهد موفق‌ترین دختر دنیا باشد، روزی نمی‌شود که خواسته‌هایش را مرور نکند و برای آن به صبح زندگی سلام نگوید. همیشه با انرژی و با احساسی مملو از شادی و عشق به زندگی از خواب بیدار می‌شود، می‌داند هدفی که دارد، همچنان او را در قله نگه می‌دارد، برای او روز جدید به معنی شروع موفقیت جدیدی است، پس با توکل بر خداوند و تکیه‌گاهی چون شهدا فعالیت خود را آغاز می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زهرا دختر نوجوان، بانشاط و پرشور، قهرمان قصه امروز ماست. مطالعه، ورزش و تهذیب نفس از جمله کارهایی است که در برنامه او دیده می‌شود. به تحقیق و ورزش علاقه فراوانی دارد و برنامه‌اش تکرار موفقیت‌هاست. دختر نخبه ایرانی که در زندگی خود با برنامه‌ای منظم پیش می‌رود و با اهداف بزرگ قصد این را دارد که در آینده‌ نیز همچنان از او بشنویم.

او که اکنون در تولید نانو ذرات فرایند الکترو اسپری در ایجاد الیاف فعالیت چشمگیری دارد و به مقام استانی این رشته دست یافته و به مرحله کشوری رسیده است، از انجام کارهای خارق‌العاده‌ای هم می‌گوید که از دوران کودکی آغاز شده است.  

۸ هزار حرکت چرخ و فلک به نام ۸ هزار شهید استان همدان و کسب مدال طلا و هدیه به باغ موزه دفاع مقدس را می‌توان از افتخارات این دانش‌آموز نخبه نام برد. او از ۶ سالگی رکوردزنی‌هایی در ورزش داشت و توانسته به گواهینامه بین‌المللی از کشور آلمان دست یابد.

این دختر ملایری یکی از پدیده‌های رکوردرزنی در ورزش طی سال‎های اخیر بوده و توانسته با حلقه هولاهوپ رکوردهای بی‌نظیری به نام خودش ثبت کند، رمز موفقیت‌های خودش را انس با شهدا می‌داند و مدال‎هایش را هم تقدیم روح پاک این عزیزان وطن می‌کند.

این دانش‌آموز نخبه گفت وگویی با ما داشت که در ادامه با هم می‌خوانیم.

زهرا جعفرپور هستم و ۱۷ ساله، در پایه دوازدهم تجربی در مدرسه نمونه دولتی حاج محمد ملایری شهرستان ملایر تحصیل می کنم. از دوران کودکی سه هدف را در زندگی‌ داشتم، تحصیل، تهذیب و ورزش. خدا را شاکرم که در هر سه زمینه به موفقیت رسیدم.

در زمینه تحصیل و علم موفق به فعالیت در رشته نانوفناوری و ساخت نانو ذرات شدم و توانستم به رتبه اول استان دست پیدا کنم و راهی مرحله کشوری شدم. 

در نانو فناوری با استفاده از وسیله‌ای به نام الکتروریسی با پاشش نانو ذرات بر روی درام، باعث تولید نانوالیاف شدیم که در نساجی و... کاربرد دارد. چون به علم نانو علاقه داشتم در مورد این رشته پرس وجو کردم و وارد تحقیق شدم.

در حوزه ورزش از همان دوران کودکی، مادرم مربی‌ام بود و کارم را با ژیمناستیک آغاز کردم، در زمینه رکورد فعالیتم را شروع کردم و اولین رکوردی که توانستم کسب کنم در ۶ سالگی بود که با حلقه هولاهوپ مسافت ۱۵۲۴کیلومتر را در ورزشگاه آزادی طی کردم. در واقع توانستم این رکورد را به صورت جهانی به نام خودم ثبت کنم و از آلمان حکم جهانی رکوردم را کسب کردم.

دومین رکوردم ایستادن با هولاهوپ در اریکه ایرانیان تهران بود، سومین رکورد هم طی کردن ۱۸۶۲ پله برج میلاد با هولاهوپ و با در دست گرفتن پرچم (لبیک یا رسول الله) بود که به پایین پله‌ها در مدت زمان ۲۷ دقیقه رسیدم.

از رکوردهای دیگرم طی مسافت حرم حضرت معصومه(س) تا مسجد مقدس جمکران در نیمه شعبان با حلقه هولاهوپ به مسافت ۹ کیلومتر بود. دیگری هم در روز ملی خلیج فارس که موفق شدم بیش از یک کیلومتر از عرض خلیج فارس را در ۹ دقیقه و ۳۰ ثانیه با حلقه هولاهوپ طی کنم و رکورد جهانی هولاهوپ را در آبهای خلیج فارس بشکنم.

رکورد جهانی ۱۰۵ ضربه دلیا به میت تکواندو در یک دقیقه را به نام خود در برج میلاد تهران ثبت کردم، البته رکورد دیگری که ثبت شده ۸ هزار حرکت ورزشی چرخ و فلک به یاد ۸ هزار شهید استان همدان است. رکوردهای دیگری را هم دارم.

مدالی را که به یاد ۸ هزار شهید استان همدان داشتم، ۱۹ بهمن ماه سال ۱۴۰۰ به باغ موزه دفاع مقدس همدان به شهدای گرانقدر استانم اهدا کردم چراکه موفقیت‌هایم را مدیون این عزیزان می‌دانم.

در مورد تهذیب هم حافظ جزء ۳۰ قرآن کریم هستم و به مقام‌های قرآنی دست یافتم. ناگفته نماند مادرم به جز من شاگردانی را نیز آموزش داده که دارای مدال‌های طلای کشوری هستند. شاگردان مادرم هم همه افتخارات خود را با نام شهدا ثبت کردند، نمونه آن ثبت رکورد ۱۱۵۸حرکت ورزشی با نام ۱۱۵۸شهید شهرستان ملایر توسط ریحانه سلیمانی است که این در کتاب رکوردهای ملی ثبت شده است.

می‌توان گفت که تاکنون کسی رکوردهایم را نشکسته است و همه آنها به نام خودم بوده که امیدوارم دیگر دانش‌آموزان هم در مسیر قرار گیرند و بتوانند به آنچه که دوست دارند، برسند.

در پایان باید بگویم که هدفمم از آینده این هست که تمام تلاشم را داشته باشم و بقیه‌اش را به خدا می‌سپارم، قطعا هرچه خواست خدا باشد بهتر است. به هم سن و سالان خود توصیه می‌کنم که همواره راه شهدا را سرلوحه زندگی خود قرار دهند چراکه زندگی که با نام شهدا باشد قطعا همواره موفقیت‌هایی را دارد. من همیشه سعی می‌کنم از تمام وقت و لحظه‌هایم به خوبی استفاده کنم و لذت ببرم به طوریکه در حال حاضر مشغول ورزش، تحصیل و ادامه پژوهش‌هایم هستم.

پایان پیام/89026/

منبع: فارس

کلیدواژه: نوجوان همدانی انس با شهدا حلقه هولاهوپ حلقه هولاهوپ نام خود ۸ هزار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۳۲۶۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟

خانم معصومه حائری یزدی همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی و دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.

آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجت‌الاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه‌های رسمی و رسانه‌ای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی می‌کند و به طبابت و کار‌های علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).

از نکات شگفت‌آور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.

او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان می‌کرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب می‌کردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.

با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانه‌ها نبود، اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهل‌وچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفت‌وگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جا‌هایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم می‌کرد.

درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آن‌ها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی مانده‌اند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیرو‌های دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.

دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من می‌گفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»